رئیس اتاق مشترک ایران و چین گفت: آنچه که به عنوان پولهای بلوکه شده فروش نفت ایران در چین مطرح میشود، واقعیت ندارد؛ بلکه ذخایر ارزی ما در دیگر کشورهاست که به چین منتقل شده است.
مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین درباره سرنوشت پولهای مانده ایران در بانکهای چین توضیح داد: چیزی تحت عنوان پول بلوکه شده ایران در چین را به رسمیت نمیشناسم؛ هر چه به چین نفت فروختهایم، در مقابل آن کالا وارد کردهایم شاید حتی در برخی موارد هم بیشتر.
حریری در توضیح بیشتر گفت: ما در دیگر کشورها چند مدل پول بلوکه شده داریم: یکی پولهای حاصل فروش نفت ماست که نزد برخی کشورها نزد کره، هند، ژاپن و بخشی از اروپا وجود دارد؛ کشوری مانند کره میگوید حتی حاضر نیستیم در مقابل نفت، کالا به ایران بدهیم که بیش از ۷ میلیارد دلار است؛ ژاپن هم تا حدودی چنین موضعی دارد؛ مدل دیگر کشوری مانند هند است که میگوید در برابر خرید نفت از ایران، کالا به شما میدهیم، اما کالایی مناسب ما ندارند؛ مگر ما چه قدر میتوانیم چای و برنج خریداری کنیم؟ البته گفته میشود در سالهای اخیر با خرید دارو و مواد اولیه تولید دارو، پولهای فروش نفت ایران نزد هندیها تسویه شده است.
وی افزود: مدل دیگر تبادل منابع مالی حاصل از فروش نفت ایران با سایر کشورها، مدلی است که با چینیها داریم؛ هر چه قدر که نفت میفروشیم همان میزان هم میتوانیم کالا وارد کنیم؛ به همین دلیل است که رتبه تجارت خارجی ایران با چین بسیار بالاست. اما یکی دیگر از انواع پولهای ایران در سایر کشورها، ذخایر ارزی است؛ در میانه دهه ۱۳۸۰ و از سال ۸۶ به بعد، ذخایر ارزی ایران در دیگر کشورها که در بانکهای مختلف دنیا خصوصاً اروپایی به اشکال نقدی یا اوراق دلاری یا سهام سرمایهگذاری شده بود و این پولها با ریسک احتمال بلوکه شدن آن در صورت شکایت برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی مواجه بودند، به بانکهای چینی منتقل شدند. این ۲۱ میلیارد دلاری که گفته میشود ما در چین داریم، همان ذخایر ارزی ما در کشورهای غربی است که به چین منتقل شده است بنابراین چینیها پول خرید نفت از ایران را بلوکه نکردهاند.
رئیس مشترک اتاق ایران و چین با اشاره به اینکه در حال حاضر امکان انتقال این پولها به بانک مرکزی وجود ندارد، تأکید کرد: برای اینکه امکان افتتاح حساب از سوی بانک مرکزی در سایر کشورها نیست؛ کشوری مانند کره ادعای دریافت هزینه و خسارت بابت نگهداری پولهای نفتی ایران را دارد البته ژاپنیها این ادعا را ندارند حتی بعضاً سودی معادل ۳ در هزار هم به منابع مالی ما میدهند؛ یک کشوری هم مانند چین نه تنها هزینهای بابت نگهداری دریافت نمیکند بلکه حاضر است تا چند برابر این رقم را به صورت فاینانس در اختیار ما قرار دهد و این رقمی که در بانکهای چینی داریم به عنوان ضمانت فاینانس به پروژههای ایران از سوی دولت چین پذیرفته شود.
رییس اتاق مشترک ایران و چین با اشاره به اینکه چین قدرتی است که در حال ظهور و بروز در دنیا و جایگزین بسیاری از بازارهای قدرتهای دنیاست، گفت: این طبیعی است که غربیها علیه چین موضع داشته باشند؛ در کشور ما رابطه ایران و چین باعث استحکام مبانی نظام شده و کشوری است که در شورای امنیت حق رأی دارد و نفت ایران را میخرد؛ در هیچ زمانی نبوده که چین از ما نفت نخرد؛ سال گذشته ۳۰ میلیارد دلار صادرات غیر نفتی و ۳۸ میلیارد دلار واردات داشتهایم؛ اگر خرید نفت ما از سوی چینیها که به حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ بشکه در روز میرسید، نبود، امکان اداره کشور را نداشتیم.
حریری درباره ادعای ارزانفروشی نفت ایران به چین یا تخفیفهای ۷۰ درصدی گفت: به هیچ وجه تخفیفهای ۷۰ درصدی یا حتی ارزانتر فروختن نفت ایران به چین صحت ندارد. وقتی قرار است در شرایط تحریمی نفت بفروشیم، هزینههای مبادله آن بالاست چرا که باید نفت در بنادر ما بارگیری شود سپس به بندر دیگری برود اسناد آن تغییر کند سپس به جای دیگری برود تا نفتکش را عوض کنیم؛ همه اینها هزینه دارد بعضاً تا ۱۰ یا ۱۵ درصد درآمد نفت را این هزینهها دربرمیگیرد؛ اسم این کار تخفیف نیست بلکه هزینه فروش نفت در شرایط تحریمی است.
وی افزود: خریدار میگوید من در شرایط تحریمی نفت را به قیمت جهانی از شما میخرم، لذا باید نفت بشکهای ۹۰ دلار را به ما بشکهای ۸۶ دلار بفروشید؛ این حرف صحیحی است؛ هزینههای تغییر اسناد یا تعویض نفتکش را هم دریافت میکنم؛ اسم اینها «تخفیف» یا ارزانفروشی نفت نیست؛ بلکه تخفیف دادن آن یکی دو درصد زیر قیمتی است که در شرایط تحریمی نفت میفروشیم؛ اگر آمریکا تحریمهای نفتی را بردارد، آیا به کشوری تخفیف میدهیم؟ مدل دیگر فروش نفت با تخفیف به این صورت است که ما قرارداد تضمینی بلندمدت با خریدار میبندیم؛ آن هم در دنیایی که پیشبینی تقاضای نفت به شدت کاهشی است؛ چون بخش عمدهای از تقاضای نفت برای تولید بنزین و فروش به شهروندان همان کشور است در حالی که دنیا به سمت صنعت خودروسازی هیبریدی میرود و لذا تقاضای نفت کاهشی خواهد بود. در دهههای آینده نمیتوان مشتری خرید نفت به راحتی پیدا کرد. اما چینیها تضمین کردهاند که بلند مدت از ما نفت بخرند و به جای آن راهآهن برقی تهران-مشهد یا سایر زیرساختهای توسعهای را احداث کنند، طبیعی است که مانند سایر قراردادهای سلف، تخفیفهایی برای پیشخرید نفت از ما مطالبه کنند؛ اما این به معنای خرید نصف قیمت نیست. هر کاسبی به مشتری بلندمدت و دائمی خود تخفیف میدهد، اما این تخفیفها در دنیا عُرف مشخصی حدود یک تا ۳ درصد دارد که ما هم روی همین عُرف جهانی با طرف مقابل تعامل میکنیم.